۱۳۸۹ آذر ۷, یکشنبه

کاریکلماتور 205

شیشه شکسته گلخانه را نشان زمیتان نمی دهم.
فریاد خورشید در دل شب به نجوای ستارگان مبدل می شود .
زمستان از شیشه شکسته گلخانه به نوبهاران شبیخون می زند.

۱۳۸۹ آذر ۱, دوشنبه

کاریکلماتور 204

موجودی که با خودش قهر است با سایرین هم سر آشتی ندارد.
نغمه سرایی پرنده هم نمی تواند گل پژمرده را شاداب کند .
پرنده تنبل پرواز را زمین گیر می کند.

۱۳۸۹ آبان ۱۳, پنجشنبه

کاریکلماتور 203

ابر شبانه عاشق آسمان بی ستاره است.
عاقبت سگ ولگرد هم از سرگردانی خسته می شود.
ای کاش باران می دانست که پرنده تن پوش اضافه برای عوض کردن ندارد.