پرويز شاپور- پدر کاريکلماتور- پنجم اسفند ماه سال 1302 ه.ش در قم – به قول خودش- و در تهران – به قول شناسنامه اش- از در ورودي زندگي وارد شد و پانزدهم مرداد سال 1378قلبش براي شنيدن رازي که مرگ با دلش در ميان نهاد سکوت کرد و پيکرش را به گورستان هديه داد و همانگونه که وصيت کرده بود او را در خودش به خاک سپردند. شاپور در عمري که براي نام نويسي روي سنگ قبر فرصت داشت تحصيل را از مدرسه دقيقي آغاز کرد و رشته اقتصاد را با مدرک کارشناسي به پايان رساند.سال 1333 در حالي که خودنويسش را از خورشيد پر کرده بود فعاليت مطبوعاتي اش را با نشريات اهواز آغاز کرد.سال 1334 پس از رجعتش به تهران با نشريات سپيد و سياه و توفيق شروع به همکاري کردکه آثارش با نامهاي مستعار
« کاميار» - پسرش- و « مهدخت» - خواهرش- در صفحات « دارالمجانين» ،« سبديات » و « برخورد عقايد و آرا» به چاپ مي رسيد . عمران صلاحي و شاپور به اداره خوشه در خيابان صفي عليشاه مي رفتند وكارهاي مشتركشان را به شاملو که سردبير نشريه بود تحويل مي دادند. صلاحي كاريكاتور مي كشيد، شاپور سوژه ها را مي داد.يك صفحه ثابت داشتند.فكر از شاپور ذكر از صلاحي،طرح از شاپور شرح از صلاحي،تقرير شاپور تحرير صلاحي و ... خردادماه سال 1346 شاپور نوشته هاي کوتاهش را به شاملو داد. شماره بعد كه چاپ شد اسم كاريكلماتور را روي آن گذاشته بودند . شاملو گفته بود : « يه چيزي خودمون سر هم كرديم جا اُفتاده ديگه .» يك لغت من در آوردي که ازترکيب كاريكاتور و كلمات بهدست آمده است . ناصر فيض جايي نوشته بود که کاريکلماتور يعني كاري بكنيم كه كلمه ها به تور بيفتند . ابوالفضل زرويي نصر آباد اين واژه را بد ساخت و بد آهنگ مي داند .
شاملو علاقه زيادي به شاپور داشت به همين خاطرمجموعه«هواي تازه» را به وي هديه کرد.هر چند معتقد بود شاپور نبايد به يک موضوع پيله کند و بايد کارهايش را قبل از چاپ کمي بر بزند . شاملو دوست داشت گزيده اي از کاريکلماتورهاي شاپور آماده کند که مرگ به او اجازه نداد . شاپور از سال 1370 تا پايان عمر با نشريه گلآقا همکاري داشت . او علاوه بر طنز نويسي کاريکاتور هم مي کشيد . طرحهايي خطي و ساده با سنجاق قفلي، موش،گربه و... . سال 1352 در گالري زروان،سال 1356 در نگارخانه تخت جمشيد و همچنين در نمايشگاه استاد اولم ترکيه نمايشگاههايي از آثارش بر پا شد.طرحهاي شاپور در نشريات گرافيس سالانه و ديزاين جورنال نيز به چاپ رسيده است . شاپور به نوشتاري روي آورد که دکتر سيروس شميسا از آن به عنوان يک نوع جديد ادبي ياد مي کند.
طبع شاپور و طبيعت کاريکلماتورهايش
شاپور در کاريکلماتورهايش با طبيعتي انساني به سراغ همه چيز مخصوصا طبيعت مي رود . واقعيت اين است که او دنيايي متفاوت و مخصوص به خود دارد.او واقعيت ها را جور ديگري مي بيند.کلمه ها را چنان در کنار هم مي گذارد که مي توان درباره بعضي از کاريکلماتور هايش ساعتها صحبت کرد.اگر در موضوعاتي که شاپور به آنها پرداخته دقيق شويم متوجه اين مسئله خواهيم شد که بيشتر موضوعاتي که شاپور به سراغ آنها مي رود را طبيعت و عناصر آن تشکيل مي دهد.در ادامه به بخشي از اين موضوعات به همراه نمونه هايي از کارهاي شاپور اشاره مي شود.
شاپورعاشق آب ،ماهي ،تنگ،آبشار،رودخانه،باران،اشک و درياست .
- آبتني ماهي يک عمر طول مي کشد.
- آب در آبشار مي دود ،در رودخانه قدم مي زند و در مرداب استراحت مي کند .
- آبشار پس از سقوط سر در پي رودخانه مي گذارد .
- آدم برفي تگرگ اشک مي ريزد .
- آدم برفي وقتي به خورشيد نگاه مي کند اشک در چشمانش حلقه مي زند .
- ابر عقيم قطره اشکم را به فرزندي پذيرفت .
- فواره و قوه جاذبه از سر به سر گذاشتن هم سيرنمي شوند .
- وقتي تصوير گل محمدي در آب افتاد ماهي ها صلوات فرستادند .
- ماهي در مجلس ختم آب جان مي سپارد .
- وقتي همزمان به باران و آفتاب مي انديشم غرق تماشاي رنگين کمان ذهنم مي شوم .
- دلم براي ماهي ها مي سوزد که در ايام کودکي نمي توانند خاک بازي کنند .
در نوشته هاي شاپور سگ ها از گربه ها فرار مي کنند و موشها به خودشان سس گوجه فرنگي مي زنند تا زحمت گربه کمتر شود.
- گربه از درخت بالا مي رود و من لبخند زنان پايين آمدن درخت از گربه را به تماشا نشسته ام .
- سگي که سر در پي گربه مي گذارد سگ دو زدن گربه را از نزديکترين فاصله مي بيند .
- گربه اي که سر در پي حاصل جمع موشها بگذارد دست خالي باز مي گردد .
منبع : روزنامه تهران امروز - شماره 679 - مهدی فرج اللهی