ماهيهای آپارتماننشين، در تنگ آب زندگی میکنند
ماهی، هيچگاه برای تعطيلات به کنار دريا نمیرود.
ماهی تنها جانوری است که بهراستی دل بهدريا میزند.
عکس جوانيم را روی آينه چسباندهام تا گذر زمان را نبينم.
مترسک رنجيده از کشاورز، با پرندهها دستبهيکی میکند
عاشق دلشکسته، تکههای دلش را از روی زمين جارو میکند..
با اينهمه خون دلی که خوردهام، در شگفتم که چرا دراکولا نمیشوم
چون از زندگی خسته شدهبود، مرخصی گرفت و رفت به جهان ديگر
کاریکلماتورها از يعقوب رشتچيان
شیندخت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر