۱۳۸۹ تیر ۷, دوشنبه

کاریکلماتور شماره 187

نان وا ، اسپانسر سریال راز بقا شد.
تولد ، سر مقاله ی کتاب ِ عمر است.
گاهی پرگار عقل ، مثلث رسم می کند.
هپاتيت ِ درختي ، با ظهور پاییز اتفاق افتاد.
گاهی دل شوره ها ، نمک زندگی می شوند.
سیاسی بود ، از خانه اش بوی قرمه سبزی می آمد.
«حق با مشتری است» ، شعار کاندیدای کاسب است.
در «انستیتوی لات» ، فقط زهرچشم می گیرند.
درختان «تبرستان» ، همه بی سر و شاخه اند.
کرسی حقوق بشر ، پاپتی ها را گرم نمی کند.
شک نکنید ، تاریخ را ثانیه ها عوض می کنند.
طلاق ، «درز انقطاع» ساختمان ازدواج است.
بی رنگ و روغن هم ، می توان تابلو شد.
هم نوایی بی نوایان عجب نوایی دارد.
نازک اندیش ، کلفت گو نمی شود.
حسین ناژفر

۴ نظر:

محمد رضا صداقت گفت...

سلام
تبریک میگم به خاطر حضور نویسنده توانایی مثل آقای ناژفر در این وبلاگ ، من از ایشان کاریکلماتورهای نابی خوانده ام ، فوق العاده هستند.
محمد رضا صداقت

فریبا برهانی گفت...

تولد ، سر مقاله ی کتاب ِ عمر است.
استاد شاهکار است ، نگاهی پاک و بی ریا به زندگی.

ناشناس گفت...

نگاه نو ، کلام نو را می توان در آثار جناب آقای ناژفر دید و خواند ، به نظر من ایشان برای خود صاحب سبکی خاص در بیان کاریکلماتور هستند ، تبریک می گویم حضور و توانمندی ایشان را.

رخساره جهانبخش

سپیده نیکزاد گفت...

سلام
شاید آقای ناژفر از معدود کسانی باشه که به جرئت بتوان گفت صاحب سبکی خاص برای خودشه ، متفکرانه می نویسه و آنچه را که می نویسه درای ارزش هنریه نه جفت و جور کردن یه سری مطلب بی محتوا.
کاریکلماتورهای آقای ناژفر روزی جای خودشو در ادبیات امروزی بخوبی باز میکنه و معروف میشه.
سپیده نیکزاد