۱۳۹۰ خرداد ۳, سه‌شنبه

شاید کاریکلماتور

گروهی خدا را از روی ثواب و پاداش عبادت می کنند ، این عبادت مزدوران است.
گروهی خدا را از روی ترس عبادت می کنند ، این عبدات بردگان است.
گروهی خدا را از روی محبت عبدات می کنند ،‌ این عبادت آزادگان است.

اگر انسانها می دانستند ؛‌ چقدر نامحدود در کنار هم هستند ،‌ نامحدود همدیگر را دوست می داشتند.

خدایا به خاطر تمام چیزهایی که دادی ، ندادی ،‌دادی پس گرفتی ، ندادی بعدا دادی ،‌ندادی بعدا می خوای بدی ،‌دادی بعدا می خوای پس بگیری ،‌داده بودی و پس گرفته بودی ، اگه بدی پس می گیری ،‌پس گرفتی بعدا می خوای بدی ،‌اگه می دادی پس می گرفتی ،‌نداده بودی فکر می کردم دادی و پس گرفتی ، تشکر !!!!!!

خداوندا اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی ،‌لباس فقر پوشی ، غرورت را برای تکه نانی به زیر پای نامردان بیندازی ، و شب آهسته و خسته ،‌تهی دست و زبان بسته ، به سوی خانه باز آیی . زمین و آسمان را کفر می گویی ،‌نمی گویی ؟؟
خدایا ؛‌ اگر روزی بشر گردی ، پشیمان می شوی از قصه خلقت ،‌از این بودن و از این بدعت .
خداوندا تو مسئولی !
خداوندا ؛‌تو می دانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است ، چه رنجی می کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است.

۱ نظر:

سميه گفت...

چه رنجي مي كشد ....

بسيار زيبا
روح استاد گرامي شاد

ممنون و متشكر از يادآوري تون ...

سبز باشيد